انتقام منصفانه!

ساخت وبلاگ
اعتقاد دارم انسان در طول زنده­‎گی یا باید این طرف را بچسبد و یا آن­‎طرف را. و هر کار و اقدام­‎ش در راستای یکی از آن­ها باشد، یا راحتی خود یا خش‎­نودی خداوند. هرچیزی جز آن را اگر خَسَرَ ندانم قطعا بی­‎هوده و بی­‎فایده می­‎دانم. این اقدام هرچیزی باشد فرقی نمی‎­کند. چه رنگی پنگی کردن­‎های تخم­‎مرغ هفت­ انتقام منصفانه!...
ما را در سایت انتقام منصفانه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9vrtakalllom1 بازدید : 225 تاريخ : يکشنبه 29 اسفند 1395 ساعت: 18:23

بلاگستان را نبینید که این روزها این‌قدر سوت و کور شده. روزگاری برای خودش کسی بود و کیا و بیایی داشت و بلاگ‌رهای درجه اولی توی آن توپ می‌زدند! بلاگ‌رهایی که نه خواب زده بودند و نه منفعل و نه ترسو. یعنی نه از حوادث اطراف‌شان بی خبر بودند و نه در برابر آن‌ها خنثی و نه ترس از ابراز مانع از بیان نظرات‌ش انتقام منصفانه!...
ما را در سایت انتقام منصفانه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9vrtakalllom1 بازدید : 163 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1395 ساعت: 13:36

سلام بر عدالت/ سلام بر جناج/ سلام بر فیش‌های نجومی/ سلام بر اختلاس/ سلام بر قدرت/ سلام بر سیاست/ سلام بر چپ/ سلام بر راست...

انتقام منصفانه!...
ما را در سایت انتقام منصفانه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9vrtakalllom1 بازدید : 163 تاريخ : سه شنبه 24 اسفند 1395 ساعت: 13:36

فرض کنید شخصی وارد خانه شما شده، چند روزی را میهمان بوده و شما هم حسابی از او پذیرایی کرده‌اید و هرچه را داشته‌اید را در طبق اخلاص گذاشته‌اید. حتی گاهی مهمان رفتارهایی خلاف میل شما انجام داده اما شما به روی‌ش نیاوردید. مثلا وسیله‌ای از خانه شما برداشته و رفته‌است. و حالا شما به او نیاز دارید و از او کمکی را که می‌تواند، می‌خواهید. اما او به خواسته شما بی‌توجه است. شما این رفتار او را چه می‌نامید؟ نامردی؟ سوء‌استفاده؟ دزدی؟ کلاه‌برداری؟ یا...من به شخصه نامی را برای این رفتار انتخاب نمی‌کنم اما قطعا آن را در لیست کارهای «بد» قرار می‌دهد. و حالا حکایت خوزستان این روزها. ما همان میهمان و آن‌ها همان میزبان. منابع‌ش را، نفت‌ش را، کارون‌ش را،...راضی یا ناراضی، دل‌خواه یا اجبار از او گرفته‌ایم و حالا که وقت کمک‌شان است، ما...لطفا «بد» نباشیم! انتقام منصفانه!...
ما را در سایت انتقام منصفانه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9vrtakalllom1 بازدید : 133 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:22

می‌خواهم اعتراف کنم و این اصلا باب میل‌م نیست. می‌دانید خب اعتراف یعنی باید چیزی را بگویی که اصلا باب میل‌ت نیست وگرنه اگر باب میل‌ت باشد و بگویی که دیگر اعتراف نیست و مثلا می‌شود سخن‌رانی، گپ و یا هرچیز دیگری. اما به هرصورت می‌خواهم اعتراف کنم. اعتراف کنم که دیگر مدت‌هاست واژه‌های فمینیست و حقوق زنان و فعال حقوق زنان و فلانی علیه زنان و زنان علیه فلانی و چشم ها علیه زنان و زنان علیه جسمان! و کلی علیه و ضد دیگر برای‎م هیچ مهم نیستند. مخصوصا این اواخر که اتفاقی و غیر اتفاقی با بعضی از همین به اصطلاح خارهای فعال! از نزدیک دیدار داشتم و به عینه فهمیدم که بله، متاسفانه غم نان است که محرکه این رفتار آن‌هاست  و اگر هم غم نان نباشد حتما غم شهرت و آوازه است و اگر غم شهرت هم نباشد خلاصه غم یک چیزی هست الا غم هم‌نوعان! مثلا فلانی برخلاف حرف‌ها و نوشته‌هاش معتقد است که مرد آینده‌اش باید کمی هم که شده اهل تشر و عصبانیت باشد که باب میل‌ش باشد وگرنه این پسرهای زیر ابرو برداشته که به تُف شیطان هم نمی‌ارزند. و یا بهمانی که همان اول کار لاک رنگارنگ دست‌هاش را به دوست‌ش نشان داد و با شیطنت و خنده‌ی خاصی انتقام منصفانه!...
ما را در سایت انتقام منصفانه! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9vrtakalllom1 بازدید : 138 تاريخ : شنبه 14 اسفند 1395 ساعت: 8:22